هنر هفتم | ||
بنام اول هنرمند عالم هستی ... گمان می کنم حالا که غائله ی اکران "گشت ارشاد" خاتمه یافته و قیل و قال ها فروکش کرده؛ حالا که تنور اعتراض های خودسرانه از گرما افتاده و سفره ی تهمت های ناروا برچیده شده؛ حالا که بعضی ها با پایین کشیدن غیرقانونی فیلم من چنان نفس راحتی کشیده اند که گویی بیرق کُفر به زیر آمده است؛ شاید زمان مناسبی باشد که فارق از آن "هیاهوی بسیار" با چند نفر چند کلام حرف حساب بزنم. حرفهایی که گفتنش زبان می سوزاند و نگفتنش مغز استخوان . ـ آقای امام جمعه پیش از همه، روی سخنم با شماست. آقای "علم الهدی"؛ روی سخنم با شماست، نه با امام جمعه تهران. چون شما نخستین امام جمعه ای بودید که علیه فیلم من سخنرانی کردید و مهم تر این که امام جمعه ی شهر من هستید. شهری که سالها در آن زندگی و فعالیت اجتماعی کرده ام. شهری که افتخار آشنایی و همنشینی با بزرگانش را داشته ام. بزرگانی چون "آیت الله طبسی"، "آیت الله نوقانی"، "آیت الله مروارید"، "آیت الله فلسفی"، "آیت الله صفایی"، "آیت الله آقا شیخ ابولحسن شیرازی" و حتی عرفایی چون "میرزا جواد آقا تهرانی" و "مولانا قندهاری"، و شهدای عالی رتبه ای چون شهید "هاشمی نژاد" و شهید "کامیاب" و شهید "موسوی قوچانی". بزرگانی که افتخار می کنم بگویم خیلی هاشان من را به اسم کوچک صدا می زدند. شهید هاشمی نژادی که افتخار می کنم بگویم نعش پاره پاره اش را در آغوش کشیده ام. اما ... افسوس و صد افسوس که در طول انقلاب و همرکابی با این بزرگان هیچ گاه نه نامی از حضرت عالی شنیدم و نه سعادت دیدارتان نصیبم شد. در حقیقت، این ابهام بزرگ ذهن من و شاید همه ی مردم شهرم را می آزارد که در آن سالهای سرنوشت ساز انقلاب شما کجا تشریف داشتید؟! به کدام بیت رفت و آمد داشتید و با چه کسانی نشست و برخاست می کردید که هیچ وقت نامی از شما در میان نبود. ای کاش من و شما یک بار هم که شده در آن روزگار به هم برمی خوردیم! در آن صورت شاید امروز اینقدر با هم بیگانه نبودیم و زبان همدیگر را بهتر می فهمیدیم! ... نمی دانم در این مورد باید برای خودم متأسف باشم یا برای شما ! ... ـ آقای رییس شاید شما که امروز بر صندلی ریاست سازمان تبلیغات اسلامی تکیه زده اید امثال من را نشناسید یا دلتان نخواهد که بشناسید. اما اگر دلتان خواست، می توانید از آقایان "زم" و "سیدآبادی" (رییس سابق تبلیغات اسلامی خراسان) بپرسید که اتفاقاً خیلی خوب از سوابق من آگاهند. می دانند که من مؤسس حوزه هنری خراسان و هشت سال مدیرش بودم. همان حوزه هنری که اشخاصی مثل هنرمند جانباز "حسین نوری" یا نویسنده فقید "احمد زارعی" در آن فعالیت کردند. و البته خیلی های دیگر که پاتوقشان آنجا بود. "داود کیانیان"، "جواد اردکانی"، "مصطفی محدثی"، "مجید نظافت"، "علیرضا غزوه"، "احمد عزیزی" و ... . القصه؛ من هشت سال با کمترین امکانات و حقوق هرچه در توانم بود در آن عرصه ی فرهنگی ـ هنری انجام دادم و هرگز منتظر پاداش نبودم. اما "جناب رییس"، اگر برخورد امروز شما با فیلم من پاداش آن فعالیت ها و خدمت هاست، با افتخار می پذیرم! اما چه پاداش تلخی! و اگر جز این است و فیلم من قربانی تسویه حساب ها و اختلاف سلیقه ها و حب و بغض های شما با دیگران شده است شما را به پاداش تلخ روزگار و سرنوشت بشارت می دهم که البته و صد البته خدایی هم هست . ... ـ آقای شهردار شاید بهتر باشد سخنانم با شما را به دو بخش تقسیم کنم. گلایه ی فرهنگی ـ هنری ام را به "جناب آقای دکتر قالی باف" بگویم و درددل شخصی ام را به "حاج باقر". همان حاج باقر که از سالهای دور می شناسمش. البته شما را نمی دانم. راستی شما هم هنوز حاج باقر را می شناسید؟ !
جناب آقای دکتر قالی باف. بدون شک برگزاری بزرگداشت برای هنرمندان، ساختن مجسمه ی آنها و گرفتن عکس یادگاری با ایشان، افتتاح موزه و نمایشگاه های هنری، سالن های تئاتر و پردیس های سینما، و صد البته اختصاص قطعه ای از بهشت زهرا به هنرمندان، شرطِ لازم برای آرایش وجهه ی یک شهردار هنردوست و هنرمندنواز است، اما قطعاً شرطِ کافی نیست. صاف و بی پیرایه بگویم: همراهی شما با حرکات غیرقانونی و خودسرانه ی جریانی بی منطق علیه آثار هنری بسیار دور از انتظار جامعه ی هنرمندان بود. از شمایی که می خواستید و شاید پس از این هم بخواهید بر کرسی ریاست جمهوری این مملکت تکیه بزنید و حافظ قانون باشید. مطمئن باشید این تصمیم غیرقانونی شما و همکارانتان به این زودی از ذهن خانواده ی سینما زدوده نخواهد شد . و اما حاج باقر عزیز. من و شما تجربه ای مشترک داریم. تجربه ای مشترک از دورانی شریف و رفقایی که خود مظهر شرافت اند. بزرگانی که اگر سیاهه شان را بنویسم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. اکتفا می کنم به ذکر نام "بابانظر"، "بابارستمی"، "ابولفضل رفیعی"، "حسن آزادی"، "مهدی میرزایی" و از حاضرین و ناظرین "عباس شاملو"، "سید هاشم دُرچه ای"، "هادی سعادتی" ، "حاج ماشالله آخوندی" و "برادر اسماعیل". صادقانه معتقدم شرط انصاف این است که به احترام آن زندگان و این زندگان کمی بیشتر ملاحظه ی همدیگر را بکنیم و حداقل پیش از محکوم کردن یکدیگر فرصت کوتاهی برای دفاع بدهیم. البته اگر هنوز مراممان مرام "بابانظر" ها باشد و "حاج باقر" ها را بشناسیم ! ... ـ آقای انصار به این دلیل "آقای انصار" خطابت می کنم که نمی دانم پُشت این چهره ای که گاه و بیگاه بروز و ظهور می کند دقیقاً کیست و مرامش چیست! پیر است یا جوان. خام است یا پُخته. کم سواد است یا بی سواد. جبهه دیده است یا جبهه ندیده. اما این را خوب می دانم که هرکه هستی و هرچه هستی، کوچکی و ناچیز. "من آنم که رستم بود پهلوان!" بهترین مصداق عینی توست. "دون کیشوتی" که احساس جنگاوری می کند و به دلیل همین ضعف است که هیچ گاه با هویت آشکار پیش نمی آیی. به همین دلیل است که پشت ارزشهای انقلابی و اسلامی ـ پُشت خون شهدا و ولایت و دیانت ـ پنهان می شوی و "هل من مبارز" می طلبی! به همین دلیل است که از تریبون های مقدس فریادهای گوشخراش می کشی! آقای انصار؛ شما در این غائله فاتح بودی اما قهرمان نه. قهرمان در قاموس مردمان این روزگار تعریف دیگری دارد. چه بسیارند فاتحان منفور و شکست خوردگان محبوب. کاش یک بار هم که شده جرأت می کردی و با هویت واقعی ات به میدان می آمدی تا همگان بدانند چند مرده حلاجی ! ... ـ آقای وزیر از حق نگذریم؛ شما به عنوان عالی ترین مقام فرهنگی ـ هنری این مرز و بوم بزرگوارانه عمل کردید. نمی توانم از نجابت و انصاف شما در برخورد با اثر سینمایی ام چشم بپوشم. نمی توانم شجاعت شما را در ایستادن پای این فیلم مقابل تمام فشارها و شانتاژهای قانون شکنان ستایش نکنم. اما دریغ و افسوس که از این ایستادگی نتیجه ای حاصل نشد. حقیقت تلخ و انکارناپذیر این است که در شرایط فعلی نظرات و تصمیمات حضرت عالی برای جامعه ی سینمای ایران بیشتر مایه ی "دلگرمی" است تا "پُشت گرمی"! با تمام این احوال، بر خود لازم می دانم مراتب سپاسگزاری ام از حضرت عالی و معاونت سینمایی تان و دیگر همکاران را اعلام کنم. خدا قوت ! ـ آقای سینما آقای تهیه کننده، آقای کارگردان، آقای بازیگر، آقای تدارکاتچی، آقای همکار؛ آگاه باش که امروز نوبت من بود، فردا نوبت شماست! گرچه اقلیتی نه چندان منسجم از شما در نکوهش و تقبیح این قانون شکنی سخن سر دادید، مصاحبه کردید، موضع گیری کردید، همدردی کردید. اما بخش عظیمی از شما سکوت مرگباری داشتید. شما که همیشه برای کوچکترین اتفاقاتِ خوب و بد این سینما، چپ و راست بیانیه می دادید و اعلام موضع می کردید، این روزها کجا بودید؟! سکوتتان چه توجیه و توضیحی داشت؟! به خود بیایید و باور کنید که این عدم اتحاد، قانون شکنان را گستاخ تر کرده و می کند و فردا روز است که دود این سکوت به چشم شما هم برود. ! .. سعید سهیلی فروردین 91
امیدوارم این حرکت اخرین بی قانونی باشه
< type="text/java">>
[ پنج شنبه 91/1/31 ] [ 11:14 صبح ] [ محسن ... ]
بار دیگر حامد بهداد در صدر خبرهای سینمایی قرار گرفت. در گزارش خبرآنلاین آمده که حامد بهداد پیشنهاد بازی در فیلم تئو آنجلوپلوس کارگردان مطرح یونانی را به دلیل مغایرت نقش با شئونات جامعه ایرانی رد کرده است. متن خبر بدین شرح است: حامد بهداد در هفتههای گذشته و پیش از سفر به کانادا چند روزی را در ترکیه گذرانده و برای بازی در فیلم آخر آنجلوپولوس با این کارگردان صاحبنام به شکل رسمی مذاکره کرده است.، فیلم جدید آنجلوپولوس در ترکیه ساخته میشود و محصول فرانسه است و قرار است بازیگران سرشناسی چون مونیکا بلوچی در آن ایفای نقش کنند. تهیه کننده فیلم ونسان کسل همسر مونیکا بلوچی است و از حامد بهداد دعوت شده بود تا یکی از نقشهای این فیلم را بر عهده بگیرد. همانطور که دیده میشود او در سفر به ترکیه حتی تا پای تست گویش به ایتالیایی در مقابل خانم بلوچی هم پیش رفت اما در نهایت برای همکاری با آنجلوپولوس به توافق نرسید. دلیل این عدم همکاری نامتناسب بودن نقش پیشنهادی به بهداد با شئونات جامعه ایرانی و پایبندی او به بازی در نقشهای متعارف و قابل قبول برای ایرانیان بوده است. حامد با اعلام نارضایتی از اعلام این خبرگفت: قضیه آنطور که اعلام شده نبوده. جلسه یک جلسه معمولی بوده و دوست نداشتم این خبر جایی چاپ بشود و عکسها هم از جای دیگری لو رفته و الآن نه ذوق زده ام نه از اعلام این خبر راضی ام.
[ جمعه 91/1/25 ] [ 5:35 عصر ] [ محسن ... ]
فیلم سینمایی انتهای خیابان هشتم به کارگردانی علیرضا امینی از روز جمعه 19/01/1391 در سینما قدس و سیمرغ مشهد اکران شد . فیلم سینمایی «انتهای خیابان هشتم» ساخته سال 1389 است که پس از پر کردن فرم حضور در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر نتوانست به هیچ کدام از بخشهای جشنواره راه پیدا کند. در زمان برگزاری جشنواره، صحبتهایی درخصوص توقیف این فیلم به گوش میرسید که هیچگاه تایید یا تکذیب نشد . در زمان اکران نوروزی سال 90 هم شایعههایی در زمینه اکران این فیلم در ایام نوروز پخش شد ، اما این فیلم نه تنها اکران نوروز 90 را از دست داد بلکه در ادامه نیز با مشکلات بوجود آمده ، در طی سال نیز نتوانست فرصت اکران یابد تا اینکه در اواخر سال گذشته خبر اکران این فیلم در نوروز 91 رسید . وحالا پس از حدود بیست روز از اکران این فیلم در تهران سینما دوستان مشهدی نیز میتوانند به تماشای این فیلم بنشینند .
این فیلم با فروش حدود 280 هفت دقیقه تا پاییز، استشهادی برای خدا، فقط چشمهاتو ببند، زمان میایستد، دانههای ریز برف، کنار رودخانه و نامههای باد از جمله فیلمهای علیرضا امینی در مقام کارگردانی است. -----------------------------------------------
[ یکشنبه 91/1/20 ] [ 2:38 صبح ] [ محسن ... ]
جمعی از خانواده های شاهد مشهد در پی فشارهایی که بر روی سعید سهیلی و فیلمش آمده است واکنش نشان دادند و بیانیه زیر را صادر کردند و به این نکته اشاره کردند که کارگردان این فیلم از رزمندگان دوران دفاع مقدس و از خانواده های شهداست ، نسبت به مدعیان ارزشگرایی که علم مخالفت با این اثر سینمایی را افراشته اند ، انتقاد کردند و نوشتند: اینان کیستند که داعیه دار خون شهیدان شده و از نام شهید بیرق خودخواهی و قانون شکنی و رسیدن به امیال صنفی و سیاسی را به اهتزاز در آورده اند؟ و در ادامه این بیانیه آمده است: مخالفت نامشروع و غیرقانونی این قانون شکنان که حتی حرمت کلام رهبرمان در احترام به قانون را پاس نداشته و با فیلمی به ستیز برخاسته اند که به صورت قانونی ساخته شده و پروانه ی قانونی نمایش دارد و کارگردان آن برادر شهیدی است که خود زخم جنگ بر سینه دارد و شهید زنده ی انقلاب است، چه توجیهی دارد که باید از خون شهید و نام مردم حزب الله هزینه نمود؟ این بیانیه می افزاید: ما جمعی از خانواده ی شهدای همرزم و هم سنگر سعید سهیلی که موفق به دیدن فیلم او در جشنواره فجر مشهد شدیم و شاهد بوده ایم که وی هماره از فرزندان شهیدمان در فیلم های خود به نیکی یاد کرده و می کند ضمن حمایت از اکران قانونی این فیلم مخالفت صریح خود را از هر هرج و مرج و بی قانونی و حرمت شکنی و سوء استفاده از نام شهیدان و خانواده آنان اعلام داشته و بر خود واجب می دانیم که مطیع فرامین رهبر معظم انقلاب در احترام به قانون باشیم و از خدای شهیدان استعانت می خواهیم که بر بینش انسانهای کوته بین وسعت و بر بصیرت آنان گستردگی عطا فرماید. قابل توجه امام جمعه مشهد [ جمعه 91/1/11 ] [ 12:55 صبح ] [ محسن ... ]
|
||
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian Skin ] |