سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لینک دوستان
عاشق آسمونی
دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان
قاصدک
همنشین
دل نوشته ها
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
آخرالزمان و منتظران ظهور
جاده های مه آلود
سایه
سکوت ابدی
TOWER SIAH POOSH
سیب خیال
نشریه حضور
blog MNK
آقاشیر
محب علی
.: شهر عشق :.
رویای شبانه
اردبیل بهشتی پنهان
دلـتنگـ هشـیگـــــــــی
تبسمـــــیـ بهـ ناچار
منطقه آزاد
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)
جرعه ای از شراب عشق
قافیه باران
عشق
Manna
♥Deltangi
مهاجر
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
کلبه تنهایی
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
خورشید آل یاسین
COMPUTER&NETWORK
مکاشفه مسیح
تنهاترین عاشق
پاتوق دخترها وپسرها
سرود عرش
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
بیکار الاف
السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س)
روان شناسی * 心理学 * psychology
شخصی
مستند ظهور
نامه هایی که هیچ وقت پست نشد
بندر میوزیک
یه دخترشاد
خیارج سرای من است
حرفهای آسمانی
ساحل عشق
★ستاره ی سرخ★
وبلاگ مرزداران عشق * ایران *
عدالت جویان نسل بیدار
Sense Of Tune
هستی مامان
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
***رویا***
خورجین عشق
از صدای سکوت دلم خسته ام
بیا2...در خدمتیم
از فرش تا عرش
نسل سوخته
یک جرعه آسمان
سرزمین جالب و دیدنی...!!!
فقط رایانه
عزیز دل
آزاد اندیشان
مناجات با عشق
عشقولانه
روان شناسی کودک
دختر ایران زمین
قاطی پاطی
raشبهای بی
هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه
تنهاتر از تنها
دست نوشته های من
اللهم عجل لولیک الفرج
چرند و پرند
فریاد بی صدا
...DaYs Without You
ღ★ღفقطتوღ★ღ
هامون و تفتان
عکس های باغبادران
..::منتظر بیداری::..
صدفم چشم به راهتم برگرد
همسفر عشق
بلوچی از شهرستان چابهار
ساختمان سازی (برادران جلیلی)
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
کافه تـــــــــرانزیت
ظهور
لبخند خدا
درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
جنت العباس
دنیای زیبای من
عسل....
انجمن هواداران بارسلونا
وبلاگ دختری دل شکسته
کوچه های بارانی
فریاد بی صدا
اینجا،آنجا،همه جا
Romance
عــhــgـــhـــــشـــــSــeـــــق
ساعتی شادی ،لحظه ای غم
هر چی بخوای
بمب خنده
.:صدای دیدار:.
یکی بود هنوزهم هست
دلتنگی
sayeh.
عاشقانه ها
شرکت نمین فیلتر
تنهایی من
میترایسم
وبلاگ تخصصی ویندوز موبایل
بهترین اسلحه:عشق
کبوترانه
عشق طلاست
یه دختر
عشق
فریاد بیصدا
سلام بر مردان بی ادعا
آخرین منجی
عشق بی انتها
صفاسیتی
مسیحیت و ......
اینجا پسرارو مثل مگس له میکنیم
سکوت تنهایی من
wanted
عطر ریحان
hasti
...
زنده به زور
دکتر علی حاجی ستوده متخصص داخلی
اتاق دلتنگی...
حال این روزهای من
سایت پزشکی دکتر علی نوروزی
سرما
به عشق ارباب
من هیچم
شیعیان! او خواهد آمد...
نسیم
گلیرد
تکنیک های تست زنی، جزوات کنکور، سوالات دبیرستان و پیش دانشگاهی
دخترعموپسرعمو
دلتنگیهای فاطمه بانو
جزیره صداها
خدایا!!! دیدی ....... ندیدی!!!......
تنها ترین
دلنوشته من و او
کالای بیست e بیست در فروشگاه بیست y بیست
سیستم عامل، طراحی گرافیک و برنامه نویسی
راه بی پایان..
دخترخودخواه
شکلاتی شیک پوشم، یک وقت نکنی فراموشم
فقط تهی...
بازی دل
شادی(زمزمه های دلتنگی)
سیسیلی صداقت
بهترین ها دراینجا همه جور اس ام اس
سکوت
سایت مشاوره پزشکی دکتر آرش اشرفی
عروسک
کی خوشگل تره
فرزاد ملوس و پرنیاجون
پیوندهای روزانه

 

بنام اول هنرمند عالم هستی  ...

گمان می کنم حالا که غائله ی اکران "گشت ارشاد" خاتمه یافته و قیل و قال ها فروکش کرده؛ حالا که تنور اعتراض های خودسرانه از گرما افتاده و سفره ی تهمت های ناروا برچیده شده؛ حالا که بعضی ها با پایین کشیدن غیرقانونی فیلم من چنان نفس راحتی کشیده اند که گویی بیرق کُفر به زیر آمده است؛ شاید زمان مناسبی باشد که فارق از آن "هیاهوی بسیار" با چند نفر چند کلام حرف حساب بزنم. حرفهایی که گفتنش زبان می سوزاند و نگفتنش مغز استخوان  .

ـ آقای امام جمعه

پیش از همه، روی سخنم با شماست. آقای "علم الهدی"؛ روی سخنم با شماست، نه با امام جمعه تهران. چون شما نخستین امام جمعه ای بودید که علیه فیلم من سخنرانی کردید و مهم تر این که امام جمعه ی شهر من هستید. شهری که سالها در آن زندگی و فعالیت اجتماعی کرده ام. شهری که افتخار آشنایی و همنشینی با بزرگانش را داشته ام. بزرگانی چون "آیت الله طبسی"، "آیت الله نوقانی"، "آیت الله مروارید"، "آیت الله فلسفی"، "آیت الله صفایی"، "آیت الله آقا شیخ ابولحسن شیرازی" و حتی عرفایی چون "میرزا جواد آقا تهرانی" و "مولانا قندهاری"، و شهدای عالی رتبه ای چون شهید "هاشمی نژاد" و شهید "کامیاب" و شهید "موسوی قوچانی". بزرگانی که افتخار می کنم بگویم خیلی هاشان من را به اسم کوچک صدا می زدند. شهید هاشمی نژادی که افتخار می کنم بگویم نعش پاره پاره اش را در آغوش کشیده ام. اما ... افسوس و صد افسوس که در طول انقلاب و همرکابی با این بزرگان هیچ گاه نه نامی از حضرت عالی شنیدم و نه سعادت دیدارتان نصیبم شد. در حقیقت، این ابهام بزرگ ذهن من و شاید همه ی مردم شهرم را می آزارد که در آن سالهای سرنوشت ساز انقلاب شما کجا تشریف داشتید؟! به کدام بیت رفت و آمد داشتید و با چه کسانی نشست و برخاست می کردید که هیچ وقت نامی از شما در میان نبود. ای کاش من و شما یک بار هم که شده در آن روزگار به هم برمی خوردیم! در آن صورت شاید امروز اینقدر با هم بیگانه نبودیم و زبان همدیگر را بهتر می فهمیدیم! ... نمی دانم در این مورد باید برای خودم متأسف باشم یا برای شما  ! ...

ـ آقای رییس

 شاید شما که امروز بر صندلی ریاست سازمان تبلیغات اسلامی تکیه زده اید امثال من را نشناسید یا دلتان نخواهد که بشناسید. اما اگر دلتان خواست، می توانید از آقایان "زم" و "سیدآبادی" (رییس سابق تبلیغات اسلامی خراسان) بپرسید که اتفاقاً خیلی خوب از سوابق من آگاهند. می دانند که من مؤسس حوزه هنری خراسان و هشت سال مدیرش بودم. همان حوزه هنری که اشخاصی مثل هنرمند جانباز "حسین نوری" یا نویسنده فقید "احمد زارعی" در آن فعالیت کردند. و البته خیلی های دیگر که پاتوقشان آنجا بود. "داود کیانیان"، "جواد اردکانی"، "مصطفی محدثی"، "مجید نظافت"، "علیرضا غزوه"، "احمد عزیزی" و ... . القصه؛ من هشت سال با کمترین امکانات و حقوق هرچه در توانم بود در آن عرصه ی فرهنگی ـ هنری انجام دادم و هرگز منتظر پاداش نبودم. اما "جناب رییس"، اگر برخورد امروز شما با فیلم من پاداش آن فعالیت ها و خدمت هاست، با افتخار می پذیرم! اما چه پاداش تلخی! و اگر جز این است و فیلم من قربانی تسویه حساب ها و اختلاف سلیقه ها و حب و بغض های شما با دیگران شده است شما را به پاداش تلخ روزگار و سرنوشت بشارت می دهم که البته و صد البته خدایی هم هست  . ...

ـ آقای شهردار

شاید بهتر باشد سخنانم با شما را به دو بخش تقسیم کنم. گلایه ی فرهنگی ـ هنری ام را به "جناب آقای دکتر قالی باف" بگویم و درددل شخصی ام را به "حاج باقر". همان حاج باقر که از سالهای دور می شناسمش. البته شما را نمی دانم. راستی شما هم هنوز حاج باقر را می شناسید؟  !

 

جناب آقای دکتر قالی باف. بدون شک برگزاری بزرگداشت برای هنرمندان، ساختن مجسمه ی آنها و گرفتن عکس یادگاری با ایشان، افتتاح موزه و نمایشگاه های هنری، سالن های تئاتر و پردیس های سینما، و صد البته اختصاص قطعه ای از بهشت زهرا به هنرمندان، شرطِ لازم برای آرایش وجهه ی یک شهردار هنردوست و هنرمندنواز است، اما قطعاً شرطِ کافی نیست. صاف و بی پیرایه بگویم: همراهی شما با حرکات غیرقانونی و خودسرانه ی جریانی بی منطق علیه آثار هنری بسیار دور از انتظار جامعه ی هنرمندان بود. از شمایی که می خواستید و شاید پس از این هم بخواهید بر کرسی ریاست جمهوری این مملکت تکیه بزنید و حافظ قانون باشید. مطمئن باشید این تصمیم غیرقانونی شما و همکارانتان به این زودی از ذهن خانواده ی سینما زدوده نخواهد شد  .

و اما حاج باقر عزیز. من و شما تجربه ای مشترک داریم. تجربه ای مشترک از دورانی شریف و رفقایی که خود مظهر شرافت اند. بزرگانی که اگر سیاهه شان را بنویسم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. اکتفا می کنم به ذکر نام "بابانظر"، "بابارستمی"، "ابولفضل رفیعی"، "حسن آزادی"، "مهدی میرزایی" و از حاضرین و ناظرین "عباس شاملو"، "سید هاشم دُرچه ای"، "هادی سعادتی" ، "حاج ماشالله آخوندی" و "برادر اسماعیل". صادقانه معتقدم شرط انصاف این است که به احترام آن زندگان و این زندگان کمی بیشتر ملاحظه ی همدیگر را بکنیم و حداقل پیش از محکوم کردن یکدیگر فرصت کوتاهی برای دفاع بدهیم. البته اگر هنوز مراممان مرام "بابانظر" ها باشد و "حاج باقر" ها را بشناسیم  ! ...

ـ آقای انصار

به این دلیل "آقای انصار" خطابت می کنم که نمی دانم پُشت این چهره ای که گاه و بیگاه بروز و ظهور می کند دقیقاً کیست و مرامش چیست! پیر است یا جوان. خام است یا پُخته. کم سواد است یا بی سواد. جبهه دیده است یا جبهه ندیده. اما این را خوب می دانم که هرکه هستی و هرچه هستی، کوچکی و ناچیز. "من آنم که رستم بود پهلوان!" بهترین مصداق عینی توست. "دون کیشوتی" که احساس جنگاوری می کند و به دلیل همین ضعف است که هیچ گاه با هویت آشکار پیش نمی آیی. به همین دلیل است که پشت ارزشهای انقلابی و اسلامی ـ پُشت خون شهدا و ولایت و دیانت ـ پنهان می شوی و "هل من مبارز" می طلبی! به همین دلیل است که از تریبون های مقدس فریادهای گوشخراش می کشی! آقای انصار؛ شما در این غائله فاتح بودی اما قهرمان نه. قهرمان در قاموس مردمان این روزگار تعریف دیگری دارد. چه بسیارند فاتحان منفور و شکست خوردگان محبوب. کاش یک بار هم که شده جرأت می کردی و با هویت واقعی ات به میدان می آمدی تا همگان بدانند چند مرده حلاجی  ! ...

ـ آقای وزیر

از حق نگذریم؛ شما به عنوان عالی ترین مقام فرهنگی ـ هنری این مرز و بوم بزرگوارانه عمل کردید. نمی توانم از نجابت و انصاف شما در برخورد با اثر سینمایی ام چشم بپوشم. نمی توانم شجاعت شما را در ایستادن پای این فیلم مقابل تمام فشارها و شانتاژهای قانون شکنان ستایش نکنم. اما دریغ و افسوس که از این ایستادگی نتیجه ای حاصل نشد. حقیقت تلخ و انکارناپذیر این است که در شرایط فعلی نظرات و تصمیمات حضرت عالی برای جامعه ی سینمای ایران بیشتر مایه ی "دلگرمی" است تا "پُشت گرمی"! با تمام این احوال، بر خود لازم می دانم مراتب سپاسگزاری ام از حضرت عالی و معاونت سینمایی تان و دیگر همکاران را اعلام کنم. خدا قوت  !

ـ آقای سینما

آقای تهیه کننده، آقای کارگردان، آقای بازیگر، آقای تدارکاتچی، آقای همکار؛ آگاه باش که امروز نوبت من بود، فردا نوبت شماست! گرچه اقلیتی نه چندان منسجم از شما در نکوهش و تقبیح این قانون شکنی سخن سر دادید، مصاحبه کردید، موضع گیری کردید، همدردی کردید. اما بخش عظیمی از شما سکوت مرگباری داشتید. شما که همیشه برای کوچکترین اتفاقاتِ خوب و بد این سینما، چپ و راست بیانیه می دادید و اعلام موضع می کردید، این روزها کجا بودید؟! سکوتتان چه توجیه و توضیحی داشت؟! به خود بیایید و باور کنید که این عدم اتحاد، قانون شکنان را گستاخ تر کرده و می کند و فردا روز است که دود این سکوت به چشم شما هم برود.  ! ..

سعید سهیلی فروردین  91

 

امیدوارم این حرکت اخرین بی قانونی باشه 

< type="text/java">

[ پنج شنبه 91/1/31 ] [ 11:14 صبح ] [ محسن ... ]
درباره وبلاگ

محسن ...
1- محسن هستم 20 ساله ار مشهد دانشجوی رشته حسابداری 2- عاشق سینما و حامد بهدادم 3- امیدوارم دفه آخری نباشه که میاین وبم.ممنون
موضوعات وب
امکانات وب

بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 68150

آپلودچت رومعکسفالخریداسم های ایرانی